روز پنجمم (جمعه 29 اسفند 93)

فندق خاله
من محمدم،فندق خاله
روز پنجمم (جمعه 29 اسفند 93)
ن : محمد پورذاکری ت : شنبه 29 اسفند 1393 ز : 20:9 | +

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای امروز چه روزیه، حسابی خوش گذشت

هوراااااااااااااااااااااا ساعت 11 بابایی (وای چقد دلم براش تنگ شده بود آخه از دیشب بابایی رو ندیده بودم) با باباجون عزیزم،مامان جونی مهربونم،عمو حمید،خاله فرنگیس،خاله معصومه، عمو امیر و خاله صفیه و محمدطه (نی نی عمو صادق) اومدند...وای از مامان بابا شنیده بودم خیلی مهربونند ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟ واقعا خیلی خیلی خیلی مهربون بودند، تا مامان جون اومد و نمازشونو خوندند پریدم تو بغلشونو، اونقدر مهربون بود و منو دوست داشتند که حاضر نبودم هیچ جوره جداشم ازشون

عکس دسته گل خوشگل خاله معصومه جونم

گل خاله معصومه

خاله جون خودت گلی چرا زحمت کشیدی؟؟؟

 

ای داد خاله شیرینم کجاست؟؟؟؟ چرا نمی بینمش؟؟؟؟ خاله مهربونم؟؟؟؟ چلا نیومدی؟؟؟؟ اینا سوالایی بود که ی سره تو ذهنم تکرار می شد تا اینکه بالاخره خاله از خاله معصومه جونم پرسید و خاله گفتن، خاله شیرین شیفت کاریش بوده و چون جمعه است نتونسته جایگزین پیدا کنند، ای داد منو بگید چقد دیده باید منتظر بمونم تا خاله شیرینمو ببینم و بپرم تو بغلشاخم یادم باشه بزرگ شدم، ان شالله وزیری،مهندسی،مدیر شرکتی و ...شدم،هر روزی از روزای خدا که بود،هر کی اومد گفت خاله شده و میخواد بره دیدن نی نی سریع بهش مرخصی بدم... اگر برم تو مجلس که ی قانون می ذارم هر کی خاله شد لااقل ی روز مرخصی دیدن نی نی داشته باشه...هر وقت کاندید شدم اینو می ذارم جز برنامه های کاندیداتوریمخنده

بعد از مدتی عمو ابراهیم و عمو محمد، خاله زهرا و خاله شهناز، دخترعموها زهرا و فاطمه و پسرعموها امیرحسین و علی هم رسیدند،منو خوشحال تر کردند

بعدش عمو ایمان و محمد مهدی و امیرمحمد و آخرم عمو مصطفی و خاله فاطمه شیطونم،پارسا و صدرا و علی(پسر عموحمید) اومدن تا جمعمون حسابی جمع بشه و پر از خنده و مهر

جای خاله فرخنده و خاله فاطمه، عمو صادق و عمو امین،دایی عباس و خاله سپیده خیلی خیلی خالی بود....

از همه شون بخاطر اینکه از امروز برام ی روز به یاد موندنی ساختند ممنون، مامان جون،باباجون،خاله ها،عموها ممنوووووووونلبخند ان شالله بزرگ شم و خاطره های شیرین و به یادموندنی تونو شیرین تر و به یادموندنی تر کنم...

آخ یادم رفت عکس بگیریم با هم... ان شالله رفتم تهران ی عکس با همه می گیرم می ذارم اینجا

الان فعلا نقدا ی عکس از روز پنجم خودم داشته باشید

عکس من

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: محمدم 5 روزه,
.:: ::.


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © by fandoghkhale
This Template By Theme-Designer.Com